loading...
دا ـــــتان
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
تست1 0 18 amir
امیرحسین بازدید : 37 سه شنبه 09 خرداد 1391 نظرات (0)

یکی از عارفان (بشربن حارث) روزی در راه کاغذی دید که نام مبارک  


پروردگار (بسم الله) بر آن نوشته شده بود و مردم پا بر آن می نهادند و می 


گذشتند. ایستاد کاغذ را بر گرفت و آن را معطر کرد و اندر شکاف دیواری نهاد 


تا از آسیب پای رهگذران در امان باشد.مدت ها گذشت. شبی به خواب دید که 


ندایی به او می گوید:(ای دوست!نام من خوش بو کردی و مرا بزرگ داشتی و  


حرمت نهادی. مانیز نام تو معطر گردانیم ودر دنیا ئآخرت تورا بزرگ وگرامی 


خواهیم داشت.


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 10
  • بازدید کلی : 2,221