loading...
دا ـــــتان
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
تست1 0 19 amir
امیرحسین بازدید : 27 چهارشنبه 10 خرداد 1391 نظرات (1)

روزی لقمان به دیدن سلیمان(ع) رفت و دید که او آهن ها را حلقه حلقه می کند تا  به صوت زنجیر در آورد

تعجب کرد و با خودش گفت: بهتر است  بپرسم که این حلقه های تو در تو برای چیست؟  سپس گفت: صبر 

بهتر است وانسان را زود به مقصد می رساندبنا بر این چیزی نپرسید. در همان لحظه کار داوود(ع) تمام شد.

زرهی اخت و آن را جلوی لقمان پوشید و گفت: این بهترین لباسی است که از انسان را در جنگ محافظت 

می کند. لقمان با خودش گفت: صبر بهترین چیز و دفع کننده هر غمی است. با صبر مشکلات زودتر حل 

می شود.

امیرحسین بازدید : 33 سه شنبه 09 خرداد 1391 نظرات (0)


مرد دانایی در دشتی سرسبز می گشت. طاووس زیبایی را دید که پر هایش



راکنده ودورمی اندازد. مرد پیش طاووسی رفت و گفت: چرا این پر های زیبا



را کنده و دورمی اندازی؟ طاووس گریه کرد و به او گفت: مگر نمی بینی که به



خاطر این پرها از هرطرف صد بلا به من می رسد. به خاطر این پرها صیاد



در گوشه ای برایم دام میگذارد.وقتی نیرویی ندارم که از خود محافظت کنم بهتر



است که خود را زشت کنم تا ایمن وآسوده باشم. این پر باعث خود بینی من شده



این خود بینی صدها بلا بر سر من آورده است.


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 28
  • بازدید کلی : 2,239